ورود تنها
دام آن سلسله مویت غزل ناب من است
قصه هجرتو اندر دل بی تاب من است
چه کنم با غم فرقت چه بگویم باغیر
شاهد این همه جورت چشم بی خواب من است
راز این عشق بگو از قد طناز بگو
وصف این هجر بگو کاین همه در باب من است
روی زیبای تو اندر دل تاریکی شب
روشنی بخش شب و جلوه مهتاب من است
باز هم آب شدم رودم و تنها می روم
کان هم از جور تو و مهگل سیراب من است.